«روز سالمند؛ بزرگداشت خرد دیروز، الهام امروز، و سرمایه فردا»
پیر در پنهان هر رخداد نکتهها میبیند که دیده دیگران به دیدن آن نابیناست. این جمله گویی عصارهای از حقیقتی بزرگ است؛ حقیقتی که ما اغلب در هیاهوی روزگار از یاد میبریم. سالمندی تنها گذر از سالیان و افزودن بر شمار روزها نیست، بلکه مرحلهای است که در آن انسان به اوجی تازه از درک و بینش میرسد. در این بلندای زندگی، تجربهها همچون چراغی درونی، زوایای پنهان جهان را روشن میکنند و سالمند میتواند آنچه را دیگران در سطح میبینند، در عمق ببیند.
وقتی از احترام به کهنسالان سخن میگوییم، سخن از احترام به یک فرد یا یک نسل نیست، بلکه در حقیقت سخن از حرمت به فردای خود است. هر جوانی روزی در مسیر زمان به جایگاهی خواهد رسید که امروز آن را در سیمای سالمندان میبیند. بنابراین تکریم سالمند، تکریم آیندهی خویشتن است؛ آیندهای که اگر با مهر و حرمت همراه باشد، با عزت و آرامش سپری خواهد شد.
سالمندی بلندای زندگی انسان است؛ ارتفاعی که تنها با گذر از جادههای پرپیچوخم کودکی، جوانی و میانسالی میتوان به آن دست یافت. از این قله، چشمانداز گذشته و آینده توأمان دیده میشود. سالمند میتواند با نگاهی ژرف به پشت سر بنگرد و فراز و فرودهای زندگی را مرور کند؛ میتواند امروز را با آرامش تجربه کند، چراکه میداند ارزش لحظهها چیست؛ و میتواند فردا را با حکمتی خاص بنگرد، زیرا به قانون تغییر و گردش روزگار باور دارد.
در جهانی که سرعت، همهچیز را به شتاب میبرد، حضور سالمندان یادآور این حقیقت است که زندگی صرفاً دویدن و گذر نیست؛ زندگی یعنی ایستادن، اندیشیدن، و دیدن لایههای پنهان حقیقت. اگر گوش جان بسپاریم، هر جملهی کوتاه آنان میتواند چون گنجینهای گرانبها مسیر ما را روشن کند.
پس روز سالمند نه تنها روز پاسداشت نسلی است که راه را برای ما هموار کرده، بلکه روز بزرگداشت دانشی است که در تار و پود تجربهها نهفته است. بیاییم با احترام به آنان، به فردای خود لبخند بزنیم و بیاموزیم که هر مرحلهی زندگی، اوجی تازه از معناست.
سالمندی، بر خلاف آنچه در نگاه سطحی بسیاری پنداشته میشود، نه پایان راه، که کمال راه است. این مرحله از زندگی، نقطهای است که در آن تجربه، خرد، عشق و رنج همگی در هم تنیدهاند و انسان را به موجودی بدل میسازند که درک او از جهان، لایهای ورای ادراک جوانان دارد. اگر جوانی، شور حرکت است، سالمندی، نور بصیرت است.
احترام به سالمند، احترام به کتابی است که با سالها رنج و شادی نوشته شده؛ کتابی که هر صفحهاش آینهای از حقیقت انسان است. آنکه به سالمند بیاحترامی میکند، در حقیقت از مطالعه کتاب فردای خویش رویگردانده است. آینده از ما دور نیست؛ روزی فرامیرسد که هر کدام از ما در سیمای یک سالمند به گذشتهی خویش مینگریم. پس هرگونه ارجگذاری به سالمندان، سرمایهگذاری بر عزت و آرامش خویش در فرداست.
اگر جامعهای سالمندان خویش را تکریم کند، آن جامعه در حقیقت به خویش فرصت یادگیری میدهد. چراکه سالمندان حافظان تجربهاند؛ تجربههایی که در کتابها به تمامی یافت نمیشود. گاهی یک نگاه، یک لبخند یا یک سکوت آنان، معنایی ژرفتر از هزاران کلام دارد. از اینرو، روز سالمند تنها یک مناسبت تقویمی نیست، بلکه یادآور جایگاهی است که آیندهی هر انسانی را با امروز پیوند میزند.
زندگی همچون سفری است به سوی قلهای بلند. کودکی آغاز راه است، جوانی اوج حرکت، میانسالی نقطه تعادل، و سالمندی قلهای که از آن چشمانداز زندگی روشنتر دیده میشود. هرکه بر این قله بایستد، میتواند مسیر پیموده را درک کند و راه مانده را با آرامشی خاص بنگرد.
ما که رسالت خود را در پاسداشت خرد، دانش و سلامت ذهنی انسان میبینیم، با الهام از همین حقیقت گام برمیداریم: هر سالمند چراغی است برای امروز ما و هر احترام به آنان، تضمینی است برای فردای ما.
روز سالمند مبارک
کامنت